دسته گل به آب دادن
تاريخ : شنبه 12 اسفند 1391برچسب:دسته گل,داستان,لطیفه,کودکان,, | 9:22 | نویسنده : مجتبی زمانی

شخصی بود بسیار بد شانس ، هرکجا که پا می گذاشت اتفاقی رخ میداد . تااینکه مراسم جشن عروسی دختر ارباب شد و مامورین برای اینکه اتفاقی رخ ندهد او را از شهر یا روستا بیرون کردند و قرار شد عروسی که تمام شد دوباره به آنجا باز گردد .

آن شخص که خیلی هم ناراحت بود و دوست داشت در جشن عروسی آنها شرکت کند درحالیکه  میان کوه ودشت قدم میزد ، چند گل از درختان مختلف چید و دسته گلی درست کرد و آنها را روانه جوی آبی کرد که میدانست این جوی آب درست از میان همان باغی عبور خواهد کرد که در آنجا عروسی است .

از قضا عروس خانم دسته گل را دید و پایش را جلو گذاشت تا دسته گل را از آب بگیرد اما پایش لیز خورد و داخل جوی آب افتاد. در این حال زنی جلو آمد و گفت گمانم فلانی باز هم دسته گلی به آب داده .

به خاطر همین وقتی کسی کاری را که قرار است انجام بدهد خراب می کند میگن دسته گل به آب داده...


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







  • مترجم سایت